
The last of us part II (اکانت قانونی)
ویژگیهای محصول
درحالیکه دست کم ۱۰ راه کمخطر برای دنبالهسازی موفق و قابل ستایش برای بازی The Last of Us وجود داشت، استودیو بازیسازی ناتی داگ همچون زمان ساخت خود آن اثر، برای خلق بازی The Last of Us Part II به سراغ راه یازدهم رفت.
گوشه به گوشهی جهان بازی The Last of Us Part II را جزئیات پر کردهاند؛ اتاقها و فروشگاههایی که مخاطب قدم به آنها میگذارد، پوسترها و چینش وسایلی که به شکل استادانه قصه میگویند و تکسچرهایی که به محیطها جلوهای باورپذیر میبخشند و شاید تنها یک یا دو بازی نسل هشتم توانایی به چالش کشیدن قدرت گرافیک فنی آنها را داشته باشند.
به این ترکیب میشود صداگذاری بسیار دقیق اسلحه، نورپردازیهای متنوع، انیمیشنهای متعدد برای پروتاگونیستها و دشمنها، طراحی قابلتوجه محیطهای بزرگ به هدف گم و پیدا شدن درست و بهموقع گیمر و جریان یافتن خشونتی عریان، غیرکارتونی، واقعا دردناک و آزاردهنده را هم اضافه کرد. در عین حال هرچهقدر که فهرست مورد بحث شلوغتر شود، باز هم The Last of Us Part 2 نمیتواند فقط به خاطر داشتن آنها عالی باشد. عنصر لازم برای ساخت تصویری دیدنی از تکههای پازل چیست؟ هماهنگی بین تمام این اجزا و بیرون کشیدن قصهای عالی و یک گیمپلی چالشبرانگیز از دل ترکیب آنها.
ه آنچنان مشغول قصه گفتن نیست، بار سنگین داستان خویش را به روی دوش مخاطب میاندازد. همچنین این بازی وقتی ظاهرا تنها مشغول نمایش کاتسینهای کارگردانیشده است، ناگهان بدون کوچکترین معطلی کنترل شخصیت را در اختیار بازیکن قرار میدهد تا نقش او در این جهان را یادآور شود. هنگامی که محیط به رنگ قرمز درآمده است، موسیقی گوستاوو سانتائولایا برندهی دو اسکار نیز امان نمیدهد و آنجا که صدای پیاپی شلیک و انفجار به مرحلهی آزار روحی مخاطب میرسد، انیمیشنی دیدهنشده تا پیش از این را داریم که از ابتدا تا انتهای جان دادن یک انسان را تصویر میکند.
استودیو بازیسازی ناتی داگ اثر پرریسک خود را طوری ساخته است که مکانیکهای گیمپلی، جلوههای بصری، ابعاد صوتی، شخصیتپردازیهای حسابشده و دیالوگهای آن روی هم سوار شوند. به همین خاطر لحظهای را بین دقایق اثر نمییابیم که برای پرداختن به گیمپلی، داستانگویی را از یاد ببرد. در بازی The Last of Us Part 2 حتی پازلها و مبارزههای به مراتب بهترشده نسبت به قسمت اول هم بخشی از زندگی کاراکترها به نظر میآیند.
تجربهی بازی The Last of Us Part II میتواند باتوجهبه درجهی سختی انتخابشده توسط گیمر و میزان میل او به جستوجوی همهی نقاط ممکن از حداقل ۲۳ تا بیشتر از ۴۰ ساعت زمان ببرد. ولی باتوجهبه آیتمهای جمعکردنی جذاب و حفظ تواناییها و پیشرفتهای شما در حالت نیوگیم پلاس، دلایل زیادی برای تجربهی دوباره و حتی چندبارهی این محصول پیدا میشوند. چرا که میشود انواعواقسام مراحل آن را با سلاحهای گوناگون و به اشکالی متفاوت پشت سر گذاشت، نامهها و به وسیلهی آنها داستانکهای بیشتری یافت و پس از پاکسازی محیطهای متعدد، فرصت نگاه انداختن مفصلتر به گوشه به گوشهی جهان اثر را داشت.
همچنین از آنجایی که بازی همواره توانایی به چالش کشیدن گیمر حتی در صورت قدرتمند شدن او را دارد، تجربهی چندبارهی آن بهعنوان یک بازی ویدیویی میتواند واقعا جذاب باشد. مثلا درحالیکه گیمر فکر میکند دیگر با گوش دادن، مخفیانه حرکت کردن و استفاده از صداخفهکنهای موقت شانس قابل توجهی برای خلاص شدن از دست رانرها و کلیکرها دارد، ناگهان استاکرهای بیصدا از راه میرسند؛ موجوداتی که استفاده از حالت گوش دادن عمیق الی کمکی به مشاهدهی آنها نمیکند و بهسادگی در قلب تاریکی شما را گیر میاندازند. زمانیکه چنین موردی را درون ساختار اصلی گیمپلی یک بازی ویدیویی میبینید، مطمئن باشید که مفهوم طراحی مرحله را درست فهمیده است.
یکی از بزرگترین دلایل برای تجربه و حتی تجربههای مجدد بازی The Last of Us Part II آن است که تازه وقتی به همهی اسرار اصلی داستان پی میبرید، بسیاری از لحظات اوج توانمندی خود در ارائهی روایتی فکرشده و هدفمند را به رخ میکشند